در جامعه افرادی را میتوان دید که در خانه با اطرافیان خود برخوردی آمیخته با عصبانیت و تندخوئی داشته اما در سطح جامعه رفتاری متشخصانه و پر از آداب و رسوم اجتماعی دارند. به منظور بررسی علتهای این دوگانگی میتوان سطح تماس و ارتباطمان با دیگران را به سه دسته تقسیم کرد :
۱- سطح تنهایی: در این سطح هیچگونه ارتباط مستقیم و چهره به چهرهای با دیگران نداشته و بصورت کاملاً انفرادی ساعات و یا روزهایی را در تنهایی به سر میبریم. در این سطح، آداب غذا خوردن، خوابیدن و سایر رفتارهایمان بستگی به میزان راحتی و دسترسی به امکانات لازم برای رفع نیازهایمان دارد.
۲- سطح نزدیکان: در این سطح با افراد خانواده، نزدیکان و دوستان خود در ارتباط هستیم. نحوهی رفتار ما دارای قید و بندهای بیشتری نسبت به سطح تنهایی میباشد. شناخت بیشتری از هم داشته و کمتر با هم رودرواسی میکنیم. منافع و خواستههای هم را براورده میکنیم. اما گاهی منافعمان همسو با آنان نیست. توقعات خاص از همدیگر از یکسو، و سطح تماس بالایی که با هم داریم از سوی دیگر احتمال برخوردهای نامهربانانه را به میزان چشمگیری افزایش میدهد.
۳- سطح اجتماعی: در سطح سوم دارای ارتباط اجتماعی با افرادی در جامعه و عمدتاً بیرون از خانه هستیم. در این سطح مفهومی بنام آبرو اهمیت ویژهای برایمان پیدا مینماید. منافعی را در این محیط جستوجو میکنیم. و به تصویر اجتماعی خود اهمیت ویژهای میدهیم. آنچه را که در دو سطح اول انجام دادهایم درخانه جا گذاشته و رفتاری اتوکشیده و آگاهانهتر داریم.
اشاره به به این نکته ضروری است که محدودهی مکانی به تنهائی تعیینکنندهی نوع رفتارمان نیست بلکه اطرافیان سبب انتخاب نوع رفتارمان میباشند به این معنی که ممکن است در بیرون از خانه با افراد خانواده روابطی همچنان صمیمانه پیشه کنیم. بنابراین افرادی که با آنها در ارتباط هستیم و نوع نگاه و قضاوتهای آنان نقش مهمی در انتخاب رفتار و خلق و خویمان ایفا میکنند.
عامل مهم دیگری که در ارتباطمان با سایرین میتواند نقش تعیین کنندهای داشته باشد این است که هنگام برخورد با افرادی که به صورت مداوم با آنها در تماس هستیم و به تعبیر دیگر آنها را میشناسیم مراقبت بیشتری میکنیم اما در مقابل با افرادی که تنها لحظاتی آنها را میبینیم و انتظار دیدار مجدد آنها را نداریم کمتر به این موضوع توجه داریم.
بطور کلی میزان اهمیت ما به قضاوت دیگران و نقش آنها در تأمین منافعمان و همچنین انتظار دریافت حمایت عاطفی در خانه و تأیید اجتماعی در جامعه تعیین کنندهی نوع رفتار و تفاوت موجود در خلق و خویمان میباشد.
در پایان ضروری میدانم به دو نکته اشاره کنم. اول اینکه تقسیمبندی یاد شده کلی بوده و میتوان به تقسیمبندی گستردهتری اشاره کرد. به عنوان نمونه ارتباط با نزدیکان و دوستان را با توجه به صمیمیت میان آنها در سطوح مختلفی میتوان طبقهبندی نمود. و دوم اینکه در مواردی استثنائی که کم هم نیست افرادی را مشاهده میکنیم که در خانه و یا در جامعه مرتکب رفتارهائی میشوند که خارج از طبقهبندی موصوف میباشد. به عبارتی نیاز به حمایت عاطفی و تأیید اجتماعی در این افراد به گونه دیگری تعریف شده است.
3 پاسخ
من فکر میکنم علت این دو گانگی یکی همون سطح توقعاتی باشه که نزدیکان از ما دارند و دیگری تماس و برخورد زیاد که باعث ایجاد تنش میشه در صورتی که در مواجه با غریبه ها این تماس ها کمتره و هر وقت که احساس ناراحتی بکنیم میتونیم دوری کنیم تا ارامشمون رو به دست بیاریم اما در خانواده گاهی این غیر ممکنه
درود بر شما
بنظر من باید صادق باشیم . رفتارمان در همه ابعاد محترمانه باشد . متاسفانه جدیدا همه رفتارها اشتباهه. آنی که هستیم نیستیم . برخوردها و رفتار به نوعی ریاکارانه هست .