پنجره رو به خیابان باز است
بوی باران و نم چوب صنوبر جاری ست
عابری خسته و سیگار به دست
توده ابری به هوا افشانده ست
یاسمین پشت به دیوار بلند آبشار
زیر چتری همه رنگ ،با لبخند
عکس می گیرد و مغرور به خود می بالد
کودکی شال و کلاهش به رنگ شادی
می دود روی چمن های کنار شمشاد
ابر می گرید و خورشید دلش می گیرد
آسمان تیره و نمناک و کمی سرد اما
رنگ نارنجی پائیز چه گرم و شاد است
آخرین دیدگاهها